شفقنا افغانستان- در طول سالهای پس از جنگ پروسه صلح با طالبان از جمله مهمترین مسایلی بوده که دولت به آن توجه ویژه داشته است و همواره بر این گفتگوها تاکید کرده است، اما در طول این سالها نتایج مثبتی که دولت بتواند افسار این گروه را در دست بگیرد حاصل نشده است.
حملات انتحاری، آدم ربایی، تهدید امنیت داخلی، حملات تروریستی و صدها مورد دیگر از جمله فعالیت هایی است که طالبان در طول این سالها به آنها دست زدند.
با این وجود دولت آقای کرزی و پس از آن حکومت وحدت ملی و آقای رییس جمهور بر ادامه این گفتگوها تاکید دارند.
سید میرزاحسین احسانی؛ نویسنده و پژوهشگر در یک گفتگوی مشروح با شفقنا افغانستان به بررسی علل و عوامل ناکامی گفتگوهای صلح پرداخته است، آنچه می خوانید مشروح این گفتگو است :
شفقنا : ناکامی پروسه صلح چه علل و عواملی دارد؟
سید میرزاحسین حسینی : ناکامی پروسه صلح عواملی مختلفی از جمله چند دستگی طالبان و حمایت برخی از افراد داخل دولت از طالبان به دلیل تعلقات قومی و استفاده ابزاری از طالبان برای حذف مخالفان دارد، اما مهم ترین عامل در ناکامی پروسه صلح، نظامیان حاکم بر پاکستان و سازمان استخبارات ارتش این کشور I.S.I است.
دولت اسلام آباد از تروریسم به عنوان ابزار فشار علیه همسایگان خود استفاده می کنند اگر طالبان با دولت صلح کند دیگر این ابزار کارایی خود را از دست می دهد، پاکستان به افغانستان به عنوان عمق استراتیژیک خود نگاه می کند و می خواهد در کابل دولت دست نشانده و مطیع سیاستهای پاکستان حاکم باشد.
اگر دولت کابل خلاف میل پاکستان رفتار کند و در روابط بین المللی خود ملاحظات پاکستان را در نظر نگیرد پاکستان با یک سری حملات ایذایی توسط مزدوران خود به دولت کابل هشدار می دهد.
* چرا دولت بر ادامه گفتگوهای صلح تاکید دارد؟
- دولتمردان افغانستان به خوبی می دانند که طالبان حاضر به مصالحه با دولت کابل و پذیرش قانون اساسی نیست، زیرا اختیار آنها دست پاکستان است و از طرفی هم به دلیل علایق قومی و تباری دوست ندارد که با طالبان با قوه قهریه برخورد کند و از طریق نظامی آنهار سرکوب کند، لذا بر ادامه گفتگو تآکید دارد و به این طریق می خواهد هم صدای معترضان داخلی به عدم برخورد جدی با طالبان را خاموش سازد به این بهانه که بحران افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید از طریق گفتگو حل و فصل شود و ماهم که گفتگو می کنیم و هم امیدوار است که شاید بتواند برخی افراد نسبتا میانه رو را از بدنه طالبان جدا کرده و پای میز مذاکره بکشاند، که آنهم به دلیل دخالت پاکستان ناکام مانده است و هرشخص از رهبران طالبان که تمایلی به مذاکره با دولت کابل نشان داده بلا فاصله توسط دولت پاکستان دستگیر و به زندان افکنده شده.
* آیا طالبان صلح می خواهند؟
- طالبان به هیچ وجه حاضر به مصالحه نیست و رفتار خشونت آمیز طالبان کاملا بیانگر این واقعیت تلخ است زیرا همانگونه که گفتیم طالبان ابزار دست پاکستان است و یک عده از رهبران طالبان هم حکومت بر مبنای افکار قرون وسطایی و قرائت خاص خود از شریعت را می خواهند و حاضر به کوتاه آمدن نیست. آنها نظام و قانون اساسی فعلی را قبول ندارند و صلح نمی کنند.
* آیا طالبان کنونی ریشه در بیرون مرزها دارد یا داخل افغانستان؟ نقش کشورهای دیگر در تحریک و تقویت طالبان را شرح دهید.
- این بسیار واضح است که طالبان ریشه در بیرون مرزها دارد. پس از سقوط دولت داکتر نجیب در دهه هفتاد خورشیدی پاکستان امیدوار بود که افراد و جریانات نزدیک به اسلام آباد در کابل به قدرت برسند اما تحولات افغانستان بر خلاف انتظار دولت پاکستان پیش رفت و حکومت کابل به دست جریاناتی افتاد که با پاکستان روابط خیلی نزدیک نداشتند.
لذا عوامل پاکستان با حمایت آن کشور از همان روزهای اول سقوط کابل، به بهانه های مختلف از جمله بیرون راندن ملیشه ها جنگ را بر دولت کابل تحمیل کردند و امیدوار بودند که از راه نظامی بتواند دولت استاد ربانی را سرنگون کرده و خود شان قدرت را به دست گیرند که اینگونه نشد و حزب اسلامی ضعیف تر و منزوی ترشد لذا پاکستان به فکر دیگری افتاد و آن ایجاد تحریک طالبان با اندیشه های افراطی و گرایشات قومی بود تا نیروهای هوادار خود را در زیر عنوان و تحریک جدید متحد کرده و حکومت کابل را به دست گیرند که البته موفق هم شد.
نصیر الله بابر وزیر داخله وقت و کرنیل امام افسر آی اس آی که هردو هم پشتون تبار اند در تشکیل طالبان نقش اصلی داشتند و حتی برخی از عملیاتهای بزرگ این گروه را در اوایل جنرالان پاکستانی و شخص کرنیل امام رهبری می کردند.
* در طول این سالها همواره حملات گاه و بیگاه انتحاری و حملات تروریستی را شاهد بوده ایم، چرا دولت برای از بین بردن طالبان کاری نمی کند؟
- متأسفانه افرادی در درون دولت هستند که گرایشات شدید قومی دارند و اینها به دلیل همین گرایشات قبلیه ای مانع اقدام جدی نظامی علیه طالبان و سرکوب آنها می شوند. حتی جناب رئیس جمهور قبل از دوران ریاست جمهوری شان در یک سخنرانی گفته بود که چرا زندانی های کشور و کسانی که به جرم اقدام علیه امنیت ملی و حملات انتحاری دستگیر و زندانی شده بودند همه به یک زبان خاص تکلم می کنند و از این مسأله اظهار تأسف کرده بود. همچنین در سال گذشته وقتی والی پروان و قوماندان امنیه ولایت پروان علیه دهشت افکنی طالبان در ولسوالی غوربند اقدام نظامی کرد از طرف دولت کابل سرزنش و به تصفیه نژادی متهم گردید.
* آیا سهیم کردن طالبان در قدرت سیاسی کشور می تواند طالبان را قانع کند؟
- به هیچ وجه! طالبان سهم نمی خواهند آنها تمام قدرت را می خواهند با قانون اساسی مورد نظر خود شان لذا سهیم کردن طالبان در قدرت تلاش بیهوده است.
* به نظر شما چه باید کرد؟ حکومت چه ابزارهایی برای مهار طالبان دارد؟
- باید عزم ملی برای مهار طالبان ایجاد شود و دولت مردان منافع ملی را بر گرایشات قومی شان ترجیح دهند اولویت منافع ملی بر منافع قومی، حزبی و سمتی و عزم ملی و جدی برای مقابله با طالبان بهترین و تنها گزینه مؤثر است.
دولت افغانستان با عزم جدی و زیر فشار قراردادن سران قبایل حامیان طالبان و قطع منابع مالی اینها یعنی محو کشت تریاک در داخل و قانع کردن متحدان بین المللی بوِیژه امریکا در زیر فشار قرار دادن پاکستان و عربستان سعودی و قطع حمایت مالی و لجستیکی این کشور ها در خارج؛ می تواند طالبان را وادار به ترک جنگ و پذیرش قانون اساسی و نظام جدید افغانستان نماید.
انتهای پیام
http://www.afghanistan.shafaqna.com
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۴/۰۴/۲۲ ساعت 8:27 توسط سيد ميرزاحسين احساني غزنوی
|