همانطور که در جریان هستید پس از حمله به برج های دوقلوی نیویورک آمریکا، نیروهای ناتو با اهدافی از جمله مبارزه با شبکه های تروریستی القاعده، نابودی طالبان و از بین بردن تولید مواد مخدر و تامین امنیت که در سایه آن بتوانند توسعه و ثبات را برای افغانستان به ارمغان آورند، وارد افغانستان شدند، اما امروز با گذشت 11 سال نه تنها امنیت و آرامش مطلوب در افغانستان برقرار نشده، بلکه بر شدت مشکلات مذکور افزوده شده است،

1-      به نظر شما آمریکا تا چه میزان در عملی کردن این شعار ها در افغانستان صادق بوده است؟

ج: مسلم است که امنیت افغانستان اولویت اول امریکا نیست بلکه اولویت درجه چندم امریکا است. آنچه که برای دولت مردان امریکا اهمیت دارد امنیت امریکا و شهروندان امریکایی است. حضور امریکا در افغانستان هم قبل از اینکه برای تأمین امنیت مردم افغانستان باشد برای تأمین امنیت مردم امریکا است. زیرا افغانستان به خانه امن گروههای تروریستی و القاعده تبدیل شده بود و عملیاتهای خرابکاری و تروریستی را از اینجا برنامه ریزی و هدایت میکرد و انفجار راز آلود برجهای دوقلوی نیویورک سیاست مداران و نظامیان امریکایی را مصمم ساخت که برای تأمین امنیت شهروندان امریکایی در افغانستان حضور یابند.

2-      به نظر شما مهره افغانستان در شطرنج سیاسی آمریکا هنوز هم همان اهمیت 11 سال پیش را دارد؟

  ج: بلی افغانستان به دلیل موقعیت خاص سوق الجیشی خود اهمیت زیادی برای امریکا دارد. بعد از اینکه امریکاییها پایگاه خود در ایران را از دست داد به دنبال یافتن یک پایگاه مطمئن دیگر در منطقه بود افغانستان از این جهت مناسب ترین گزینه برای امریکا بوده و هست مبارزه با تروریزم هدف کوتاه مدت امریکا است و اهداف بلند مدت آنها حضور در منطقه و زیر نظر داشتن کشورهای آسیای میانه، روسیه، چین و ایران است. لذاست که افغانستان اهمیت 11 سال پیش خود را دارد و امریکایی ها هم آمده است که بماند و به این زودی ها قصد خروج کامل از افغانستان را ندارد و حضور درازمدت خود را در قالب پیمان استراتیژیک در افغانستان حفظ خواهد نمود.

3-      به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، افغانستان در طی 11 سال گذشته در حاشیه برنامه اجرایی آمریکا و غرب بوده است، شما چند درصد با این ایده موافق یا مخالف هستید؟

ج: بنده با این نظر موافق نیستم اما این نکته را باید یاد آوری کنیم که امریکا و ناتو بسیار با عجله و بدون داشتن برنامه مدون  دراز مدت برای بعد از سرنگونی دولت نام نهاد طالبان وارد افغانستان شدند. لذاست که آنها بعد از سرنگونی حکومت طالبان و روی کار آمدن دولت های موقت و انتقالی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به دلیل نداشتن استراتیژی مشخص و مدون دچار نوعی سردرگمی شدند. سرنگونی حکومت طالبان برای امریکا و ناتو کار بسیار راحتی بود اما برقراری ثبات و امنیت پایدار برای افغانستان، دولت سازی، برقراری دموکراسی و مبارزه باکشت و قاچاق مواد مخدر آنهم در افغانستان که سالها جنگ و خون ریزی را تجربه کرده بود کار آسانی نبوده و نیست و به یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده دراز مدت نیازمند است و این چیزی است که امریکا و متحدانش را سردرگم ساخته است. این به معنای در حاشیه بودن افغانستان نیست.

4-      حادثه یازدهم سبتامپر تاثیرات فراوانی بر سیاست خارجی آمریکا بر جای گذاشت و جنگ های افغانستان و عراق را ناشی از تاثیرات همین رویداد می دانند، اکنون دوران نو محافظه کاران بسر آمده و سه سال و اندی از ریاست جمهوری اوباما می گذرد. یازدهم سپتامبر در شرایط فعلی چه تاثیراتی را بر سیاست خارجی اوباما بر جای گذاشته است؟

ج: بر خلاف کشورهای جهان سوم که آمدن و رفتن دولتها در سیاستگذاری های آنها تأثیر گذار است در کشورهای توسعه یافته بویژه امریکا این مسأله چندان اهمیت ندارد سیاست خارجی امریکا براساس سیاستگذاریهای استراتیژیک و بلند مدت شکل میگیرد و مقطعی و کوتاه مدت نیست که با به قدرت رسیدن حزب دیگر و رویکار آمدن شخص دیگر تغییر کلی پیدا نماید اگر تغییراتی هم در سیاست خارجی اینها پیش بیاید بسیار جزئی خواهد بود. دولتها مجری و تابع سیاستهای کلی و درازمدت نظام حاکم است و حضور در افغانستان نیز در راستای همین سیاستهاست حادثه یازدهم سپتامبر فقط زمینه حضور امریکا در افغانستان را تسریع نمود و الا این مسأله در پلان کاری کاخ سفید وجود داشته است. و حتی شکل گیری طالبان و به قدرت رسیدن آنها در افغانستان، تفسیر خشک و سختگیرانه از اسلام بدرفتاری با مردم افغانستان به نام دین را می شود در راستایی همین سیاست تفسیر نمود.

 http://www.avapress.com/vdcjhxex.uqeoizsffu.html